مداخلات درمانی کودک آزاری
تشخیص گونه های مختلف آزار و صدمات بسیار مشکل است. در بطن این تشخیص سوالهای فلسفی و بنیادی مطرح می شود. چه موقع انضباط و تادیب مورد سو استفاده قرار می گیرد؟ چه چیزی صدمات تصادفی را از صدمات عمدی مجزا می کند؟. آیا بزرگ کردن و پرورش و تربیت کودکان مساله ای مربوط به خود والدین است؟. چطور می توان مشخص کرد یک کودک از نظر جنسی مورد سو استفاده قرار گرفته است؟.
موارد سو استفاده، ازارهای فیزیکی، و جراحاتی که نمی توان آنها را نتیجه تصادف دانست بلافاصله مورد اقدام و حمایت قرار می گیرند. زیرا نشانه های آزارهای فیزیکی یعنی زخمها، سوختگیها، شکستگیها، صدمات ناحیه شکمی و مسمومیتها آشکار می باشند.
اما اهمال و سهل انگاری در مواردی از قبیل غفلتهای تغذیه ای، کوتاهی در فراهم کردن تسهیلات درمانی، عدم حمایت کودک در برابر خطرات فیزیکی یا اجتماعی به سختی قابل تشخیص هستند. زیرا بسیاری از خانواده ها به صورت مداوم با پزشکان در تماس نیستند.
تشخیص سو استفاده یا استثمار جنسی برای پزشک یا مشاور بسیار مشکل افرین و دردناک است. شکایت کودکان از پدر و مادرها باید جدی گرفته شود. کودکانی از سو استفاده جنسی شکایت می کنند باید با حساسیت خاصی مورد توجه قرار گیرند.
سو استفاده جنسی در کودکان باعث ایجاد ترس، مشکلات خواب و رویاهای وحشتناک و خشونت می شود.
بچه های کوچکتر علائمی چون ترس، افسردگی، اضطراب، بی خوابی، غش، کاهش سریع وزن، شکست ناگهانی در مدرسه، فرار از خانه یا مدرسه را از خود نشان می دهند.
در جوانان هم علائمی چون طغیان علیه والدین، جرمهای جدی، از دست دادن اعتماد به نفس، افسردگی شدید، کناره گیری اجتماعی و فرار دیده می شود.
درمان در این زمینه باید چند جانبه باشد. کودکان ، والدین، خواهران و برادران باید در روند درمان شرکت داشته باشند.
اولین هدف درمان صدمات وارد شده بر این کودکان و پیشگیری از آزارها و آسیبهای بیشتر است. در مواردی که صدمات فیزیکی یا مشکلاتی شبیه به آن وجود دارد، بستری شدن در بیمارستان ضرورت پیدا میکند. در طول مدتی که کودک بستری است تیم درمان در کنار خانواده برنامه جامع درمان را پایه گذاری می کنند.
وقتی که از نظر طبی درمان مورد نیاز صورت گرفت اقدامات دیگر و درمان گروهی آغاز می شود. با استفاده از بازی نقشها کودکان می توانند معنای برقراری یک رابطه مستحکم، قابل اعتماد و صحیح با بزرگترها را تجربه کنند. نقش بازی کردن در درمان شخص مخصوصا در مورد کودکان پرتحرک و خشن بسیار مفید واقع شده است.
مدارسی که از نقش درمانی استفاده می کنند برای بچه های مورد سو استفاده قرار گرفته نقش جزایر موقت آرامش را دارند. در فضای این مدارس کودکان کم کم یاد می گیرند که به خود و دیگران به خصوص بزرگترها اعتماد پیدا کنند. معلمان این مدارس یا درمانگران مانند والدین عمل می کنند.
امکان دارد آموزشهای ویژه برای رشد زبانی و حرکتی مورد نیاز باشد.
در مواردی که خانواده در شرایط بحران به سر می برد، زمانی که کودک مورد اهمال قرار گرفته، هنگام تخلف و هنگامی که والدین کودک را ترک کرده اند. مراقبت از آنها به طور موقت به حمایت کنندگان رضاعی سپرده می شود.
ضمنا مراکزی وججود دارند که کودک و سایر افراد خانواده را تحت درمان قرار می دهند. و نیازهای درمانی و سایر امکانات مورد لزوم را برای آنان فراهم می کنند.
در روش درمان گروهی تمام افراد خانواده احساسات خود را بیان کرده. به دنبال راه حل هایی برای مشکلات خود هستند. مراکز درمانی ویژه موقع بحران امکانات درمانی را به صورتهای مختلف از جمله روان درمانی فردی، زوج درمانی، خانواده درمانی، گروه درمانی، والدین و خانواده را تحت پوشش خدمات خود قرار می دهند.
آموزش دهندگان و سایر افرادی که در خارج از خانه به طور مداوم با کودکان در تماس هستند نقش مهمی در درمان دارند. انها باید از قوانین مربوط به کودک آزاری آگاهی داشته. و روند گزارش اینگونه موارد و همچنین علائم و انواع مختلف آن را بشناسند.
معلمان به عنوان دیگر مواظبت کنندگان باید کودک را برای انطباق و سازگاری به منظور رسیدن به یک زندگی شاد کمک کنند.
یکی از مهمترین کارهایی که معلم می تواند انجام دهد. فراهم اوردن محیطی مثبت و استوار است. که بخشی از آن به رابطه معلم و کودک مربوط می شود.
این کودکان به بزرگترها اعتماد ندارند. معلمان باید این اعتماد را در آنها مجددا به وجود بیاورند. همچنین لازم است روشهایی انتخاب کنند که کودکان بتوانند عصبانیت، یاس، ناامیدی و دیگر احساسات خود را بیان کنند.
با ما در ارتباط باشید.
مداخلات درمانی کودک آزاری