انواع اختلالات صدا یا صوت
اختلالات صوت یا صدا به علل گوناگونی به وجود می آید. اختلالات صدا را در سه دسته مهم طبقه بندی می کنیم: عضوی، عصبی، عملکردی. یعنی هر اختلال صدا ممکن است یک یا چند علت داشته باشد.
در یک اختلال صدا با منشاء عضوی، گرفتگی صدا ممکن است به دلیل مشکل جسمی باشد. مثل چسبندگی بین تاراوا ها که از ارتعاش طبیعی آنها جلوگیری می کند. یا گرفتگی صدا در اختلال صدا با منشا عصبی، که ممکن است به دلیل نامناسب بودن حرکت تاراوا ها باشد.
مثلاً یکی از تاراوا ها فلج باشد. یا گرفتگی صدا در اختلال عملکردی، که ممکن است. بر اثر استفاده زیاد، ممتد، نامناسب و بد از تاراوا ها، آنها کاملاً به ارتعاش در نیایند.
در ارزیابی و تشخیص اختلال صدا، مثلا در گرفتگی صدا، باید علت اختلال صدا را تشخیص بدهیم.
با تشخیص علت اختلال صدا،می توانیم به طور خاص، برای آن چاره ای بیندیشیم. و گام های ضروری برای درمان مشکلات صدا برداریم.
اختلالات صدا با منشاء عضوی
اختلالات صدا با منشا عضوی، نتیجه ناهنجاریهای اندام های مجرای تنفسی. (شش ها، عضلات تنفسی، حنجره، حلق و حفره دهان).بیماری های ویژه اندامهای مجرای تنفسی است.
شکاف کام نمونهای از ناهنجاری اندام هاست. که در آن اتصال غیر طبیعی حفره دهان و بینی منجر به این میشود که صدا، در حین تولید، بیش از اندازه خویشومی(تو دماغی) شود.
نمونه ای از بیماریهای مجرای تنفسی، پاپیلومای ویروسی حنجره است. که در آن کودک یا بزرگسال به ورم هایی در حنجره مبتلا میشود. که ممکن است مجرای تنفسی را به مخاطره بیاندازد و مانع از ارتعاش تارآوا ها بشود.
اگرچه آسیب شناس گفتار و زبان می تواند در تشخیص و ارزیابی بیمار مبتلا به اختلالات صدا، با منشاء عضوی، نقش فعالی ایفا کند.
درمان این اختلال معمولاً به عهده پزشک، دندانپزشک و یا جراح است. آسیب شناس گفتار و زبان ممکن است از درمان چند هدف داشته باشد.
یکی اینکه به بیمار کمک کند عملکرد فیزیولوژیکی حنجره آسیب دیده اش را بهبود ببخشد. و هنگامی که مشکل ساختمانی مجرای تنفسی کنترل یا برطرف شد. با روش های درمانی گوناگون، با او تمرین کند تا بهترین صدای ممکن دست یابد.
اختلالات صدا با منشا عصبی
کنترل عضلانی و عصب دارشدن عضلات تنفسی، صداسازی، طنین و تولید آوا ممکن است. از هنگام تولد، یا بر اثر آسیب یا بیماری دستگاههای عصبی محیطی یا مرکزی، که در هر سنی ممکن است رخ دهد، صدمه ببینند.
به عنوان مثال آسیب شناس گفتار و زبان میتواند به طور پیوسته با کودک کم سن و سال مبتلا به فلج مغزی کار کند. او ممکن است هم روی کنترل تنفس و صدای کودک کار کند. و به او کمک کند تا زبانش پیشرفت کند. آسیب شناس گفتار و زبان، همچنین، میتواند با بزرگسالی که پس از ابتلا به سکته مغزی دچار اختلال گفتاری شده است. کارکند تا نه تنها تنفس، صدا و تولید آوای او را بهبود بخشد، بلکه مشکلات بلع همراه این اختلال را نیز برطرف کند.
در ارزیابی و برنامهریزی برای بیمار مبتلا به اختلالات صوت با منشا عصبی، مثل ارزیابی حجم تنفس و کنترل بازدم، یا معاینه تار صوتی فلج شده به کمک آندوسکوپی(درون بینی). یا به کارگیری ارزیابی های تشخیصی برای بیمار مبتلا به بیماری پارکینسون، برای تعیین روش های درمانی که به تولید صدای بهتر میانجامد.
آسیب شناس گفتار و زبان نقش بسیار مهمی ایفا می کند. گرچه بیشتر آسیب دیدگی های عصبی و بیماریهایی که به بلع، تنفس، صدا و طنین آسیب می رساند. را نمی توان علاج کرد یا از میان برد. آسیب شناس گفتار و زبان در افزایش کارایی حتی الامکان نزدیک به سطح طبیعی نقش بسیار مهمی دارد.
بسیاری از بیماران دچار آسیب دیدگی عصبی ممکن است، در عمل، ناتوانی های متفاوتی داشته باشند که می توان آن را، با چاره اندیشی صحیح و مداخله درمان مستقیم، به حداقل کاهش داد.
اختلالات صدا با منشا عملکردی
بیشتر اختلالات صدا منشا عضوی یا عصبی ندارند، استفاده ی نادرست از ساز و کار حنجره منجر به گرفتگی صدا از نوع کارکردی می شود.
افراد مبتلا به گرفتگی صدا با منشا عملکردی، به شکل های گوناگون، صدای نادرست از خود تولید می کنند. برخی از آنها الگوهای تنفس خود را با آنچه که می خواهند بیان می کنند هماهنگ نمیکنند.
این افراد تا پایان سخن، به جای تجدید تنفس، با همان نفس به صحبت کردن ادامه می دهند. چند واژه آخر را حذف می کنند. و گاهی به حنجره فشار وارد می کنند. اگر آنها یاد بگیرند چگونه تنفس را با صداسازی هماهنگ کنند. صداسازی شان غالبا موفقیت آمیز خواهد بود، افراد دچار اختلال صدا با این هماهنگی میتوانند تنفس خوبی برای صداسازی فراهم کنند.
در سطح تاراوا ها، بسیاری از بیماران به دلیل بیش از حد بلند صحبت کردن، صحبت کردن با برخورد شدید تاراوا ها، استفاده از ارتفاع نامناسب، یا هرگز استراحت ندادن به صدا، از صدای خود نادرست استفاده می کنند.
یا به دلیل فریاد زدن زیاد، سرفه کردن، سیگار کشیدن، گلو صاف کردن، یا گریه زیاد، از تارهای صوتی خود بد استفاده می کنند.
وقتی پی می بریم، بیمار به کرات از الگوهایی استفاده میکند که بد و نادرست است. یعنی به این نتیجه میرسیم که بیمار رفتارهایی دارد. که معمولا نوعی پرکاری صدا به حساب می آید.
پرکاری صدا عبارت است از: دخالت نیروی عضلانی و تلاش جسمی زیاد در دستگاه های تنفس، صداسازی و طنین. پرکاری ممتد ممکن است منجر به تغییراتی در بافت تاراوا بشود. مثل ضخیم شدگی فراگیر لبههای درونی تاراوا ها، یا ندول تاراوا ها. (برآمدگی های پینه مانند دو طرفه روی لبه درونی هر یک از تاراوا ها) یا پولیپ تار آواها. (رویش بافت نرم یکطرفه روی لبه درونی یکی از تاراوا ها). برای کاهش و برطرف کردن ندول ها و یا پولیپ های تاراوا، معمولا گفتاردرمانی(صدا درمانی) روش سودمندی است.
بیشتر زیبایی و کیفیت صدا، به کمک حفره های تشدید کننده مجرای تنفسی ایجاد می شود. این حفره ها از خود حنجره آغاز میشوند و تا حلق، حفره دهان، و حفره های بینی ادامه می یابند.
به طور کلی، تاثیرات عملکرد طنین به تغییر شکل و اندازه حفره بستگی دارد. که این حالت بر اثر انقباض و آرامش عضلات گوناگون ایجاد میشود. مثلاً، کیفیت طنین دهانی اغلب به طور مستقیم به میزان باز بودند دهان بستگی دارد، که این حالت با وضعیت قرار گیری فک پایین و ارتفاع و جایگاه نسبی زبان در حفره دهان ایجاد میشود. غالبا بیش از اندازه جلو بودن زبان، علت اصلی کودکانه شدن کیفیت صدا است.
تمرین زیاد به عقب بردن زبان، روش های خودآموز، باعث میشود کیفیت صدای نازک کودکانه به طنین دهانی قویتری تغییر یابد.
بر عکس، بیش از اندازه عقب بودن زبان ممکن است کیفیت صدا را حلقی کند و اگر به کمک تمرین، زبان بیشتر به جلو آورده شود، طنین صدا طبیعی تر می شود.
گرچه بیشترطنینهای بیش از اندازه خویشومی منشا عضو یا جسمی دارند. گاهی، به دلایل کاملاً عملکردی، افراد با گفتار بیش از اندازه خویشومی صحبت می کنند. اگر، برای گفتار بیش از اندازه خویشومی، علت عضوی وجود نداشته باشد. بیمار میتواند با استفاده از صدا درمانی به طنین دهانی بیشتری دست یابد.
گفتار کمتر از اندازه خیشومی، یعنی فقدان طنین خیشومی، معمولاً نتیجه انسداد حلقی فوقانی است. که مانع از طنین خیشومی طبیعی در حفره های بینی می شود.
3 دیدگاه