مداخلات درمانی اختلال شنوایی
استراتژی هایی برای ارزیابی و مداخلات درمانی
خدمات پزشکی و علم طب نقش مهمی در جلوگیری، تشخیص به موقع و تصحیح یا درمان ناتوانی شنوایی ایفا می کند. برای ارزیابی و انتخاب روند درمان متخصصان مختلفی باید دخالت داشته باشند. از جمله متخصص ژنتیک، امراض گوش اطفال، خانواده و جراحی اعصاب و شنوایی.
نقش متخصص ژنتیک در جلوگیری از ناتوانی شنوایی بسیار مهم است. تعداد زیادی از معلولیت های شنوایی در زمان حاملگی، رشد جنین و تولد به ارث می رسد. یا اتفاق می افتد. بنابراین متخصص ژنتیک از طریق مشاوره و کنترل مادر در مدت حاملگی می تواند نقش مهمی در پیشگیری بیماری ایفا کند.
متخصص اطفال و پزشک خانواده با تشخیص به موقع می توانند از این مشکل جلوگیری کرده یا اثر ناتوانی را در رشد به حداقل برسانند. آنها می توانند مشکل را تشخیص و خانواده را به شنوایی شناسی ارجاع دهند. انجام یک آزمایش کامل فیزیکی در مورد فرد اهمیت بسیار دارد. تا اگر موردی مانند تاخیر رشد زبانی مشاهده شد احتمال از دست دادن یکی از حواس را بتوان مشخص کرد.
متخصص گوش با ساختمان گوش و بیماریهای مختلف آن سروکار دارد. و باید امکان وجود مشکل شنوایی را تشخیص داده و برای ارزیابی بهتر آزمایشات فیزیکی کامل و وسیعی انجام دهد. او باید نشانه های مربوط به از دست دادن انتقالی یا عصب حسی را تشخیص دهد. اطلاعات و تاریخچه خانوادگی زمینه را برای درمان مناسب فراهم می کند.
روشهای معمولی درمان شامل تحت نظر داشتن، رعایت بهداشت گوش مانند تمیز کردن گوش خارجی از جرم، دمیدن گوش که روشی برای جلوگیری از بسته شدن مخاط لوله استاش می باشد و استفاده از آنتی بیوتیک برای درمان عفونت ها است.
گاهی هم برای درمان، جراحی و معالجات پزشکی لازم می شود. مثل کاشتن حلزون بوسیله جراحی . در واقع متخصص شنوایی از نظر بیولوژیکی اختلال را تشخیص می دهد و شنوایی شناس روی اثر اجتماعی و آموزشی اختلال کار می کند.
به نظر هادگسون در 1987 هدف اولیه شنوایی شناسی تشخیص اختلال است. وقتی فقدان شنوایی مشخص شد باید عمق و وسعت آن تعیین شود. به این معنی که آیا اختلال در همان حدی که اندازه گیری شده رفتار مشاهده شده را توضیح می دهد؟.
لازم است مشکلات اجتماعی، آموزشی و شغلی اختلال بیشتر مورد توجه قرار گیرد. شنوایی شناسان از نظر پزشکی کاملا آموزش دیده نیستند. و باید با متخصصان گوش برای ارزیابی کامل شنوایی در تماس مداوم باشند.
شنوایی شناسان در مورد اندازه گیری و سنجش شنوایی آموزش دیده اند. اهداف سنجش شنوایی مشخص کردن اشخاصی است که از دست دادن شنوایی روی ارتباطات یادگیری آنها در کلاس معمولی اثر گذاشته است.
معرفی دانش آموزانی که بیماری گوش دارند به متخصص گوش برای انجام معالجات پزشکی با کمترین هزینه و بیشترین تاثیر یکی از کارهای مهم شنوایی شناسی است. همچنین کمک در فراهم کردن و استفاده از وسایل کمک شنوایی مثل سمعک مناسب از دیگر وظایف انان است.
خدمات اجتماعی
از نظر اجتماعی اختلال شنوایی با شدت اختلال رابطه نزدیکی دارد. برای فرد ناشنوا اجتماعی بودن بسیار مشکل است. علت این مساله نظراتی است که در جامعه نسبت به ناشنوایی وجود دارد. و باعث جدایی این افراد از جامعه می شود. معمولا ناتوانی در شنیدن و فهمیدن صحبت ها، ناشنوایان را از دوستان شنوا جدا می کند. و درموقعیتی قرار می گیرند که باید زندگی را با بچه های عادی اداره کنند.
در آمریکا سازمان های مختلف برای کمک به این اشخاص به وجود آمده است. مثلا NAD یا The national Association for the Deaf که سعی دارد خواسته های شخص ناشنوا را برآورده کند. این سازمان انتشار کتابهایی در مورد شنوایی، انواع فعالیت های فرهنگی و یک سری امور دیگر را برعهده دارد.
بعضی از مشکلات باعث می شود افراد ناشنوا نتوانند از خدمات بهداشت روانی کمک بگیرند. اما متخصصان بهداشت روان باید در مورد مشکلات خاص این افراد آموزش ببینند. و سعی کنند با والدین کودکان ناشنوا کار کنند و به آنها کمک نمایند تا فرزندان خود را در تطبیق با این محدودیت حسی یاری دهند.
به تدریج که بچه ها بزرگ می شوند باید مشاورانی در این زمینه داشته داشته باشند تا بتوانند احساسات خود را در مورد معلولیتشان با آنها در میان بگذارند. و با واکنش های والدین، خانواده و دوستان سازگاری پیدا کنند.
خدمات آموزشی
در آمریکا برنامه های آموزشی برای کودکان ناشنوا از اوایل قرن 19 شروع شد. و مدرسه شبانه روزی مخصوص بچه های کر و لال، الگوی اولیه خدمات کمک تحصیلی بود. بعدها مدارس روزانه به وجود آمد و کودکان در کنار خانواده خود زندگی کرده. برای آموزش به مدارس ویژه می رفتند. در اواخر قرن 20 در مدارس عمومی کلاسهای ویژه ای برای بچه های ناشنوا به وجود آمد. در حال حاظر با درمان بالا و استفاده از تکنولوژی پیشرفته امکان انتخابهای بیشتری در نظام مدارس عمومی و خصوصی برای این کودکان وجود دارد.
یک دانش آموز ناشنوا از نظر مشکلات و سازگاری در کلاس مانند سایر دانش آموزان بوده و بزرگترین مشکل او کمبودها و نقایص ارتباطی است. برای آموزش مهارت های ارتباطی به این بچه ها سه روش معمولی وجود دارد.
- شنوایی لفظی
- اشارات با دست
- ارتباطات کلی
در اینکه کدام روش مناسب تر است بحث های زیادی وجود دارد. ولی انچه مشخص است یک یا تعدادی از روشهای خاص نمی توانند نیازهای تمام بچه های ناشنوا را برآورده کنند.
روش استفاده از صدای تقویت شده و شنوایی باقیمانده برای توسعه مهارتهای ارتباطی مورد تاکید قرار گرفته است. این دانش آموزان شیوه تولید و سخن گفتن معمولی را یاد می گیرند. اما از ارتباط دستی یا اشاره ای کمتر استفاده میکنند. بعلاوه از وسایل کمک شنوایی مختلفی برای بالا بردن میزان شنوایی استفاده می شود.
با ما در ارتباط باشید.
1 دیدگاه