انواع آفازی
آفازی یک اختلال ارتباطی است که بر توانایی فرد در درک، بیان و پردازش زبان تأثیر می گذارد. اغلب در اثر آسیب به مراکز زبانی مغز ایجاد می شود که معمولاً در نتیجه سکته مغزی، آسیب سر، یا شرایط عصبی ایجاد می شود. انواع آفازی مختلفی وجود دارد که هر کدام ویژگی ها و اثرات منحصر به فرد خود را بر عملکرد زبان دارند. در این مقاله انواع آفازی را بررسی خواهیم کرد.
آفازی بروکا
آفازی بروکا که به نام آفازی بیانی یا غیر روان نیز شناخته می شود، از نام پزشک فرانسوی پل بروکا، که اولین بار این وضعیت را در قرن نوزدهم توصیف کرد، نامگذاری شده است. با مشکلاتی در تولید گفتار و شکل دادن کلمات مشخص می شود، در حالی که درک نسبتاً دست نخورده باقی می ماند.
علائم آفازی بروکا :
افراد مبتلا به آفازی بروکا اغلب با پیدا کردن کلمات مناسب برای بیان افکار خود مشکل دارند. آنها ممکن است واژگان محدودی داشته باشند و بر جملات کوتاه و پراکنده تکیه کنند. گفتار معمولاً آهسته، پر تلاش و تلگرافی است و تمایل به حذف کلمات کاربردی و استفاده از کلمات محتوایی دارد. با وجود این چالش ها، افراد مبتلا به آفازی بروکا اغلب می توانند زبان گفتاری و نوشتاری را به خوبی درک کنند.
علل آفازی بروکا:
آفازی بروکا معمولاً در اثر آسیب به لوب پیشانی خلفی مغز، به ویژه در نیمکره چپ ایجاد می شود. این منطقه که به منطقه بروکا معروف است، وظیفه تولید و بیان زبان را بر عهده دارد. شایع ترین علت آفازی بروکا، سکته مغزی است که بر شریان مغزی میانی چپ تأثیر می گذارد، که خونرسانی به این ناحیه می کند.
درمان آفازی بروکا :
گفتار درمانی یک جزء کلیدی در درمان آفازی بروکا است. درمانگران برای بهبود تولید گفتار، بازیابی کلمات و مهارت های ارتباطی کلی با افراد کار می کنند. تکنیکهایی مانند درمان آهنگین، که از آواز و الگوهای ریتمیک برای تسهیل گفتار استفاده میکند، در برخی موارد میتواند در بهبود روانی مؤثر باشد.
آفازی بروکا نوعی آفازی است که با مشکلات در تولید گفتار و زبان بیانی مشخص می شود. اگرچه افراد مبتلا به این بیماری در ارتباط کلامی با چالش هایی روبرو هستند، اما درک آنها از زبان نسبتاً دست نخورده باقی می ماند. تشخیص زودهنگام و مداخلات گفتار درمانی مناسب می تواند به طور قابل توجهی توانایی های ارتباطی را بهبود بخشد و کیفیت کلی زندگی افراد مبتلا به آفازی بروکا را افزایش دهد.
آفازی ورنیکه
آفازی ورنیکه، همچنین به عنوان آفازی گیرنده یا روان شناخته می شود، به نام کارل ورنیکه، متخصص مغز و اعصاب آلمانی، که اولین بار این وضعیت را توصیف کرد، نامگذاری شده است. مشخصه آن اختلال در درک زبان و تولید گفتار روان، اما اغلب بی معنی است.
علائم آفازی ورنیکه :
افراد مبتلا به آفازی ورنیکه در درک زبان گفتاری و نوشتاری مشکل دارند. گفتار آنها اغلب روان و بی دردسر است، اما فاقد معنی است. آنها ممکن است جملات طولانی و از نظر گرامری درستی تولید کنند که پر از اصطلاحات تخصصی، نو شناسی (کلمات ساخته شده) و پارافازی های معنایی (جایگزینی کلمات با کلمات مشابه اما نادرست) باشد. با وجود گفتار روان، افراد مبتلا به آفازی ورنیکه ممکن است برای درک معنای کلمات خود و دیگران تلاش کنند.
علل آفازی ورنیکه :
آفازی ورنیکه معمولاً در اثر آسیب به شکنج گیجگاهی فوقانی خلفی در نیمکره چپ مغز ایجاد می شود. این منطقه که به منطقه Wernicke معروف است، نقش مهمی در درک زبان دارد. علل شایع آفازی Wernicke شامل سکته مغزی، تومورهای مغزی، آسیب های مغزی تروماتیک و اختلالات مغزی دژنراتیو مانند بیماری آلزایمر است.
درمان آفازی ورنیکه :
هدف اولیه درمان آفازی ورنیکه بهبود درک زبان و مهارت های ارتباطی است. گفتار درمانی بر کمک به افراد مبتلا به این عارضه تمرکز دارد تا راهبردهایی برای جبران کمبودهای زبانی خود ایجاد کنند. اینها ممکن است شامل استفاده از نشانه های بصری، زبان ساده، و وسایل ارتباطی تقویتی و جایگزین (AAC) باشد. هدف درمان نیز افزایش خودآگاهی از خطاهای زبانی و بهبود توانایی های کلی پردازش زبان است.
آفازی ورنیکه نوعی آفازی است که با اختلال در درک زبان و تولید گفتار روان اما اغلب بی معنی مشخص می شود. با وجود تسلط ظاهری، افراد مبتلا به آفازی ورنیکه برای درک و انتقال معنای کلمات تلاش می کنند. مداخلات گفتار درمانی می تواند به بهبود درک زبان و توسعه راهبردهای جبرانی برای تسهیل ارتباط موثر برای افراد مبتلا به آفازی Wernicke کمک کند.
آفازی جهانی
آفازی جهانی شدیدترین شکل از انواع آفازی است که منجر به اختلالات قابل توجهی در تمام جنبه های درک و تولید زبان می شود. اغلب به دلیل آسیب گسترده به چندین ناحیه زبانی در مغز ایجاد می شود.
علائم آفازی جهانی :
افراد مبتلا به آفازی جهانی مشکلات شدیدی را در درک و تولید زبان گفتاری و نوشتاری تجربه می کنند. گفتار آنها معمولاً محدود به چند کلمه یا عبارت است و فاقد ساختار دستوری است. آنها ممکن است برای بیان کلمات مشکل داشته باشند و ممکن است برای بیان نیازهای خود به حرکات یا ارتباط غیرکلامی متوسل شوند. علاوه بر این، توانایی خواندن و نوشتن به طور قابل توجهی مختل می شود.
علل آفازی جهانی :
آفازی جهانی معمولاً از آسیب وسیع مغزی ناشی میشود که بر چندین ناحیه زبان تأثیر میگذارد، از جمله ناحیه بروکا، ناحیه ورنیکه، و فاسیکلوس قوسی (مسیری که این نواحی را به هم متصل میکند). علل شایع شامل سکته های مغزی بزرگ، صدمات شدید سر، یا سایر شرایطی است که باعث آسیب گسترده مغزی می شود.
درمان آفازی جهانی :
با توجه به شدت آفازی جهانی، درمان بر به حداکثر رساندن پتانسیل ارتباطی از طریق استراتژی های مختلف متمرکز است. هدف گفتاردرمانی بهبود مهارتهای ارتباطی عملکردی با استفاده از روشهای ارتباطی جایگزین و تقویتکننده، مانند تابلوهای تصویر، ژستها و دستگاههای الکترونیکی است. علاوه بر این، اعضای خانواده و مراقبین در مورد چگونگی حمایت و تسهیل ارتباطات به طور موثر آموزش می بینند.
آفازی جهانی نشان دهنده شدیدترین شکل انواع آفازی است که منجر به اختلالات قابل توجهی در درک و تولید زبان می شود. افراد مبتلا به آفازی جهانی با چالش هایی در درک و بیان زبان در تمام روش ها مواجه هستند. در حالی که ممکن است درمان به طور کامل توانایی های زبانی را بازیابی نکند، درمان می تواند به افراد کمک کند تا مهارت های ارتباطی عملکردی خود را بهبود بخشند و کیفیت کلی زندگی را افزایش دهند. حمایت از آسیب شناسان گفتار زبان، مراقبان، و یک محیط حمایتی برای افرادی که با آفازی جهانی زندگی می کنند بسیار مهم است.
آفازی آنومیک
آفازی آنومیک از جمله انواع آفازی است که به نام آنومیا یا آفازی اسمی نیز شناخته می شود، با مشکل در کلمه یابی و نامگذاری اشیا یا افراد مشخص می شود. افراد مبتلا به آفازی آنومیک اغلب درک زبان سالم و گفتار روان دارند، اما با بازیابی کلمات خاص مشکل دارند.
علائم آفازی آنومیک :
علامت بارز آفازی آنومیک مشکلات کلمه یابی است. افراد ممکن است در حین جستجوی یک کلمه خاص، مکرراً از عبارات کلی (مانند “چیز” یا “مواد”) استفاده کنند. آنها ممکن است یک شی را توصیف کنند یا برای انتقال معنا از محیطها استفاده کنند. علیرغم این چالش ها، تولید و درک کلی زبان آنها نسبتاً حفظ شده است.
علل آفازی آنومیک :
آفازی آنومیک می تواند به دلیل عوامل مختلفی از جمله سکته مغزی، تومورهای مغزی، آسیب های سر، یا بیماری های دژنراتیو مغز مانند بیماری آلزایمر رخ دهد. نواحی خاص مغز درگیر در آفازی آنومیک به وضوح در انواع دیگر آفازی تعریف نشده است، زیرا می تواند ناشی از آسیب به قسمت های مختلف مغز مرتبط با بازیابی کلمات و دسترسی واژگانی باشد.
درمان آفازی آنومیک :
هدف از درمان آفازی آنومیک بهبود توانایی های کلمه یاب و تقویت ارتباط است. گفتار درمانی بر راهبردهایی مانند نشانه گذاری معنایی- آوایی متمرکز است، جایی که به افراد نشانه هایی برای کمک به بازیابی کلمات خاص ارائه می شود. علاوه بر این، درمان ممکن است شامل تمرینهای تداعی کلمه، آموزش مبتنی بر زمینه، و استفاده از کمکهای حافظه یا استراتژیهای جبرانی برای حمایت از بازیابی کلمه باشد.
آفازی آنومیک با مشکلاتی در یافتن کلمه و نامگذاری اشیا یا افراد مشخص می شود، در حالی که درک کلی و روانی زبان نسبتاً دست نخورده باقی می ماند. مداخلات گفتار درمانی با هدف بازیابی کلمات و راهبردهای ارتباطی می تواند به طور قابل توجهی توانایی فرد را برای یافتن و استفاده مؤثر از کلمات بهبود بخشد. مداخله زودهنگام و یک محیط حمایتی نقش مهمی در تسهیل ارتباط افراد مبتلا به آفازی آنومیک دارد.
این بحث ما را در مورد انواع آفازی به پایان می رساند. درک این تمایزات میتواند به شناسایی و رسیدگی به چالشهای زبانی خاصی که افراد با آن روبرو هستند کمک کند و امکان مداخله و پشتیبانی مناسب برای نیازهای ارتباطی آنها را فراهم کند.
آفازی هدایتی یا انتقالی
آفازی هدایتی نوعی اختلال زبانی است که با مشکل در تکرار یا “انتقال” زبان گفتاری مشخص می شود. معمولاً در اثر آسیب به فاسیکلوس قوسی شکل، دستهای از رشتههای عصبی که ناحیه بروکا (مسئول تولید گفتار) و ناحیه ورنیکه (مسئول درک زبان) در مغز را به هم متصل میکند، ایجاد میشود. این اختلال در مسیرهای عصبی منجر به اختلال در توانایی تکرار دقیق کلمات، عبارات یا جملات می شود.
علائم آفازی هدایتی :
علامت اولیه آفازی هدایتی مشکل در تکرار است. افراد مبتلا به آفازی هدایتی ممکن است در تکرار دقیق کلمات یا جملات دچار مشکل شوند، اغلب اشتباه می کنند یا صداها یا کلمات خاصی را حذف می کنند. همچنین ممکن است نارساییهای زبانی دیگری مانند مشکلات در یافتن کلمه، اختلال در روان گفتاری و تمایل به جایگزینی یا تنظیم مجدد صداها در کلمات (پارافازیهای آوایی) را نشان دهند. علاوه بر این، افراد مبتلا به آفازی هدایتی معمولاً توانایی های درک مطلب را حفظ کرده و می توانند زبان گفتاری و نوشتاری را نسبتاً خوب درک کنند.
علل آفازی هدایتی :
آفازی هدایتی بیشتر در اثر سکته مغزی یا سایر اشکال آسیب مغزی ایجاد می شود که بر روی فاسیکلوس قوسی در نیمکره غالب مغز (معمولاً نیمکره چپ در افراد راست دست) تأثیر می گذارد. آسیب به فاسیکلوس قوسی، انتقال اطلاعات بین ناحیه بروکا و ناحیه ورنیکه را مختل می کند و منجر به مشکلاتی در تکرار زبان گفتاری می شود. سایر علل آفازی هدایتی میتواند شامل تومورهای مغزی، آسیبهای مغزی ضربهای یا شرایط عصبی مانند بیماری آلزایمر باشد.
درمان آفازی هدایتی :
درمان آفازی هدایتی معمولاً شامل یک رویکرد جامع است که استراتژیهای درمانی مختلف را ترکیب میکند. برخی از تکنیک های درمانی رایج عبارتند از:
-
گفتاردرمانی و زبان درمانی:
آسیب شناسان گفتار زبان با افراد مبتلا به آفازی هدایتی کار می کنند تا توانایی آنها در تکرار دقیق کلمات و جملات را بهبود بخشند. آنها از تکنیک هایی مانند نشانه شنیداری و بصری، تمرینات آگاهی واجی، و درمان آهنگین آهنگین برای تقویت مهارت های تکرار استفاده می کنند.
-
یادگیری بدون خطا:
این رویکرد بر کاهش خطاها در طول تولید و تکرار زبان تمرکز دارد. این شامل ارائه افراد مبتلا به آفازی هدایتی با مواجهه مکرر با مدل های صحیح کلمات یا جملات، به حداقل رساندن وقوع خطا و تقویت تولید دقیق است.
-
زبان درمانی ناشی از محدودیت:
این رویکرد درمانی فشرده شامل محدود کردن استفاده از راهبردهای جبرانی (مانند استفاده از حرکات یا نوشتن) برای تشویق به استفاده از بیان کلامی و تکرار است. هدف آن ارتقای توانایی مغز برای سیم کشی مجدد و برقراری مجدد ارتباطات زبانی است.
-
ارتباط تقویتی و جایگزین (AAC):
در مواردی که توانایی های تکرار به شدت آسیب دیده است، روش های AAC مانند استفاده از تخته های ارتباطی، دستگاه های الکترونیکی یا دستگاه های تولید کننده گفتار ممکن است برای تسهیل ارتباط موثر استفاده شود.
توجه به این نکته ضروری است که اثربخشی درمان آفازی هدایتی ممکن است بسته به فرد و میزان آسیب مغزی متفاوت باشد. علاوه بر این، درمان ممکن است بر بهبود استراتژیهای جبرانی، مانند استفاده از زمینه و حرکات برای کمک به برقراری ارتباط، تمرکز کند.
در نتیجه، آفازی هدایتی یک اختلال زبانی است که با مشکلات در تکرار زبان گفتاری به دلیل آسیب به فاسیکلوس قوسی مشخص می شود. در حالی که افراد مبتلا به آفازی هدایتی با چالش هایی در تکرار مواجه هستند، توانایی درک آنها معمولاً حفظ می شود. هدف رویکردهای درمانی بهبود مهارت های تکرار از طریق گفتار و زبان درمانی، یادگیری بدون خطا، زبان درمانی ناشی از محدودیت و استفاده از روش های ارتباطی تقویتی و جایگزین است. یک برنامه درمانی جامع و فردی، متناسب با نیازها و توانایی های خاص فرد مبتلا به آفازی هدایتی، می تواند به حداکثر رساندن توانایی های ارتباطی و کیفیت زندگی او کمک کند.
آفازی حسی ترنسکورتیکال
آفازی حسی ترنسکورتیکال (TSA) یک نوع نادر از آفازی است که با وجود اختلال در درک زبان علیرغم تولید نسبتا حفظ شده گفتار مشخص می شود. این بیماری در اثر آسیب به نواحی زبان خلفی مغز، به ویژه ناحیه گیجگاهی-پاریتال ایجاد می شود. TSA اغلب با ضایعاتی در نواحی حوضه مغز همراه است که می تواند ناشی از شرایطی مانند سکته مغزی، صدمات سر، یا تومورهای مغزی باشد.
علائم:
علامت اولیه آفازی حسی ترنسکورتیکال مشکل در درک زبان گفتاری یا نوشتاری است. افراد مبتلا به TSA ممکن است برای درک معنای کلمات، جملات یا پاراگراف ها مشکل داشته باشند، حتی اگر بتوانند گفتار روان و دستوری درستی تولید کنند. آنها ممکن است در پیگیری مکالمات، درک دستورالعمل های پیچیده یا درک متن نوشته شده دچار مشکل شوند. TSA همچنین می تواند به صورت مشکلات در یافتن کلمه، اختلال در درک مطلب و چالش در نامگذاری اشیا یا افراد ظاهر شود.
علیرغم این کاستیهای درک، افراد مبتلا به TSA ممکن است مهارتهای تکرار نسبتاً حفظ شده را از خود نشان دهند. آنها اغلب می توانند کلمات، عبارات یا جملات را با دقت تکرار کنند و TSA را از سایر انواع آفازی مانند آفازی Wernicke که در آن تکرار مختل می شود متمایز کند.
علل:
آفازی حسی ترنسکورتیکال معمولاً در اثر آسیب به ناحیه گیجگاهی-پاریتال مغز، به ویژه نواحی زبان خلفی ایجاد می شود. شایع ترین علت سکته مغزی است که بر نواحی حوضه تأثیر می گذارد، که به ویژه در برابر کاهش جریان خون آسیب پذیر هستند. سایر علل بالقوه شامل صدمات سر، تومورهای مغزی، یا شرایط عصبی است که بر نواحی زبان خلفی تأثیر می گذارد.
درمان :
درمان آفازی حسی ترنسکورتیکال بر بهبود درک زبان و تسهیل ارتباط متمرکز است. در حالی که درمان خاصی برای TSA وجود ندارد، تکنیکهای درمانی میتوانند به افراد کمک کنند تا نقایص زبانی خود را جبران کنند و تواناییهای عملکردی خود را به حداکثر برسانند. برخی از رویکردهای درمانی رایج عبارتند از:
-
گفتاردرمانی و زبان درمانی:
آسیب شناسان گفتار زبان با افراد مبتلا به TSA کار می کنند تا مهارت های درک زبان آنها را بهبود بخشند. درمان ممکن است شامل راهبردهایی مانند وظایف درک شنوایی، تجزیه و تحلیل ویژگی های معنایی، و تمرین های تداعی کلمات، با هدف افزایش درک زبان گفتاری و نوشتاری باشد.
-
کمک های بصری و نشانه ها:
استفاده از وسایل کمک بصری، مانند تصاویر، حرکات، یا نشانه های نوشتاری، می تواند به افراد مبتلا به TSA در درک و یادآوری اطلاعات کمک کند. پشتیبانی های بصری می تواند به جبران مشکلات درک و تسهیل ارتباط کمک کند.
-
نشانهها و راهبردهای زمینهای:
درمانگران ممکن است به افراد مبتلا به TSA بیاموزند که به نشانهها و استراتژیهای زمینهای برای کمک به درک مطلب تکیه کنند. این می تواند شامل تجزیه اطلاعات پیچیده به بخش های کوچکتر و قابل مدیریت تر، استفاده از حرکات یا زبان بدن برای انتقال معنا یا تأکید بر کلمات یا مفاهیم کلیدی باشد.
-
اصلاحات محیطی:
تنظیمات محیط ارتباطی می تواند برای افراد مبتلا به TSA مفید باشد. اطمینان از محیطی آرام و بدون حواس پرتی، استفاده از زبان واضح و مختصر، و ارائه زمان اضافی برای پردازش اطلاعات می تواند درک و ارتباط را افزایش دهد.
برنامه درمانی آفازی حسی ترانس قشر باید فردی و متناسب با نیازها و توانایی های خاص فرد باشد. درمان همچنین ممکن است شامل حمایت و آموزش برای اعضای خانواده یا مراقبان برای تسهیل راهبردهای ارتباطی مؤثر در خانه باشد.
در نتیجه، آفازی حسی ترنسکورتیکال یک اختلال زبانی است که با مشکلاتی در درک زبان علیرغم تولید نسبتا حفظ شده گفتار مشخص می شود. به طور معمول در اثر آسیب به ناحیه گیجگاهی مغز ایجاد می شود. هدف رویکردهای درمانی بهبود مهارتهای درک زبان از طریق گفتار و زبان درمانی، استفاده از کمکهای بصری و نشانهها، استراتژیهای زمینهای و اصلاحات محیطی است. در حالی که TSA چالش هایی را در درک زبان ایجاد می کند، مداخلات درمانی مناسب می تواند به افراد مبتلا به TSA کمک کند تا توانایی های ارتباطی و کیفیت زندگی خود را افزایش دهند.
آفازی حرکتی ترانس کورتیکال:
آفازی حرکتی ترانس کورتیکال (TMA) نوعی آفازی است که با وجود مشکلات در شروع و اجرای حرکات ارادی برای تولید گفتار، علیرغم حفظ توانایی های درک زبان، مشخص می شود. این بیماری در اثر آسیب به نواحی پیشانی مغز، به ویژه شکنج پیش مرکزی و ناحیه حرکتی تکمیلی ایجاد می شود. TMA اغلب با ضایعاتی در نواحی حوضه مغز همراه است که می تواند ناشی از شرایطی مانند سکته مغزی، آسیب های سر، یا تومورهای مغزی باشد.
علائم:
علامت اولیه آفازی حرکتی ترانس کورتیکال اختلال در تولید گفتار است. افراد مبتلا به TMA ممکن است برای شروع گفتار یا تولید جملات روان و معنادار با مشکل مواجه شوند. آنها ممکن است دچار تردید، گفتار پر تلاش یا مشکل در یافتن کلمات (آنومیا) شوند. با وجود این مشکلات، توانایی های درک، از جمله درک زبان گفتاری و نوشتاری، در افراد مبتلا به TMA نسبتا حفظ می شود.
سایر علائم TMA می تواند شامل چالش های مربوط به بیان و خطاهای واجی باشد. افراد ممکن است در تلفظ صحیح کلمات مشکل داشته باشند یا ممکن است صداهای درون کلمات را جایگزین یا تحریف کنند (پارافازی های آوایی). علاوه بر این، آنها ممکن است با تکرار مشکل داشته باشند، اگرچه توانایی های تکرار اغلب در TMA در مقایسه با سایر انواع آفازی بهتر حفظ می شود.
علل:
آفازی حرکتی ترانس کورتیکال معمولاً در اثر آسیب به نواحی پیشانی مغز، به ویژه شکنج پیش مرکزی و ناحیه حرکتی تکمیلی ایجاد می شود. شایع ترین علت سکته مغزی است که بر نواحی حوضه تأثیر می گذارد، که به ویژه در برابر کاهش جریان خون آسیب پذیر هستند. سایر علل بالقوه شامل صدمات سر، تومورهای مغزی، یا شرایط عصبی است که بر نواحی زبان پیشانی تأثیر می گذارد.
درمان :
درمان آفازی حرکتی ترانس کورتیکال با هدف بهبود تولید گفتار و تسهیل ارتباط موثر است. تکنیکهای درمانی بر جبران مشکلات تولید گفتار و به حداکثر رساندن تواناییهای ارتباطی عملکردی تمرکز دارند. برخی از رویکردهای درمانی رایج عبارتند از:
-
گفتار درمانی و زبان درمانی:
آسیب شناسان گفتار زبان با افراد مبتلا به TMA کار می کنند تا مهارت های تولید گفتار آنها را بهبود بخشند. درمان ممکن است شامل تکنیک هایی مانند تمرینات بیانی، تمرینات حرکتی دهانی، و استراتژی هایی برای تقویت بازیابی کلمات و فرمول بندی جمله باشد.
-
ارتباط تقویتی و جایگزین (AAC):
در مواردی که تولید گفتار به شدت مختل می شود، می توان از روش های AAC برای تسهیل ارتباط استفاده کرد. این ممکن است شامل استفاده از تخته های ارتباطی، دستگاه های الکترونیکی یا دستگاه های تولید کننده گفتار باشد که به افراد اجازه می دهد افکار و ایده های خود را بیان کنند.
-
آهنگ درمانی ملودیک:
این تکنیک از توانایی های آواز دست نخورده افراد مبتلا به TMA برای تسهیل تولید گفتار استفاده می کند. این شامل آهنگ ریتمیک و آهنگین کلمات یا عبارات برای تحریک و تقویت خروجی کلامی است.
-
راهبردهای شناختی-زبانی:
درمانگران ممکن است از راهبردهای شناختی-زبانی برای جبران مشکلات کلمه یابی و تقویت ارتباط استفاده کنند. این میتواند شامل استفاده از دور گویی (توصیف یک کلمه در زمانی که نمیتوان آن را به خاطر آورد)، استفاده از حرکات یا وسایل کمک بصری، و شرکت در درمان متمرکز بر گفتگو برای بهبود مهارتهای ارتباطی کلی باشد.
برنامه درمانی آفازی حرکتی ترانس کورتیکال باید با در نظر گرفتن نیازها و توانایی های خاص فرد، فردی باشد. درمان همچنین ممکن است شامل آموزش و حمایت از اعضای خانواده یا مراقبان برای تسهیل راهبردهای ارتباطی مؤثر در خانه باشد.
در نتیجه، آفازی حرکتی ترانس کورتیکال یک اختلال زبانی است که با وجود توانایی های درک زبان حفظ شده با مشکلات در تولید گفتار مشخص می شود. معمولاً در اثر آسیب به نواحی جلویی مغز ایجاد می شود. هدف رویکردهای درمانی بهبود مهارتهای تولید گفتار از طریق گفتار و زبان درمانی، استفاده از روشهای ارتباطی تقویتکننده و جایگزین، درمان آهنگین و راهبردهای شناختی-زبانی است. در حالی که TMA چالش هایی را در تولید گفتار ایجاد می کند، مداخلات درمانی مناسب می تواند به افراد مبتلا به TMA کمک کند تا توانایی های ارتباطی و کیفیت زندگی خود را افزایش دهند.
آفازی مختلط ترانس کورتیکال
آفازی مختلط ترانس کورتیکال شکل نادری از آفازی است که با ترکیبی از نقص در درک زبان و اختلال در تولید گفتار مشخص می شود. این به عنوان یک نوع آفازی ترانس کورتیکال طبقه بندی می شود که به اختلالات زبانی ناشی از آسیب به نواحی اطراف نواحی اصلی زبان در مغز اشاره دارد. آفازی مختلط ترانس کورتیکال معمولاً توسط ضایعات در نواحی حوضه مغز ایجاد می شود، جایی که خون رسانی به خطر می افتد و منجر به کاهش اکسیژن و تحویل مواد مغذی به بافت مغز می شود.
علائم:
علائم آفازی مختلط ترانس کورتیکال هم شامل اختلالات زبانی می شود و هم در زبان بیانی. افراد مبتلا به این بیماری در درک زبان گفتاری و نوشتاری و همچنین در تولید گفتار روان و معنادار با مشکلاتی مواجه می شوند. علائم رایج عبارتند از:
نقص درک زبان: افراد مبتلا به آفازی مختلط ترانس کورتیکال برای درک زبان گفتاری و نوشتاری تلاش می کنند. آنها ممکن است در درک مکالمات، پیروی از دستورالعمل ها یا درک متن نوشته شده مشکل داشته باشند.
کاهش برون ده کلامی: تولید گفتار در افراد مبتلا به آفازی مختلط ترانس کورتیکال اغلب محدود و روان نیست. آنها ممکن است عبارات کوتاه و تکه تکه تولید کنند یا مکرراً در طول سخنرانی تردید کنند. گفتاری که تولید میشود ممکن است سخت باشد و با پارافازیهای آوایی (جایگزینی یا تحریف صداها در کلمات) مشخص شود.
حفظ مهارت های تکرار: با وجود مشکلات در درک و زبان بیانی، افراد مبتلا به آفازی ترانس قشر مختلط معمولاً توانایی های تکرار نسبتاً حفظ شده را نشان می دهند. آنها اغلب می توانند کلمات، عبارات یا جملات را با دقت تکرار کنند و این شکل آفازی را از انواع دیگر متمایز کنند.
علل:
آفازی مختلط ترانس کورتیکال عمدتاً توسط ضایعات در مناطق حوضه مغز ایجاد می شود. این نواحی به ویژه در برابر کاهش جریان خون و تامین اکسیژن، اغلب به دلیل شرایطی مانند سکته مغزی، آسیبهای سر، یا تومورهای مغزی آسیبپذیر هستند. ضایعات معمولاً نواحی اطراف مراکز زبان اصلی مانند ناحیه بروکا، ناحیه ورنیکه یا فاسیکلوس قوسی را درگیر می کنند.
درمان :
هدف درمان آفازی مختلط ترانس کورتیکال بهبود درک زبان و تسهیل توانایی های بیانی زبان است. تکنیکهای درمانی بر جبران کاستیهای درک، تقویت برونداد کلامی و به حداکثر رساندن ارتباط عملکردی تمرکز دارند. برخی از رویکردهای درمانی رایج عبارتند از:
-
گفتار درمانی و زبان درمانی:
آسیب شناسان گفتار زبان با افراد مبتلا به آفازی مختلط ترانس کورتیکال برای بهبود مهارت های زبانی خود کار می کنند. درمان ممکن است شامل وظایفی باشد که درک زبان را هدف قرار می دهند، مانند تمرینات درک شنیداری و تکالیف درک مطلب. علاوه بر این، تکنیکهایی برای تسهیل زبان بیانی، مانند تمرینهای تولید گفتار و راهبردهای کلمهیابی، ممکن است به کار گرفته شوند.
-
ارتباطات تقویتی و جایگزین (AAC):
برای افرادی که مشکلات قابل توجهی در تولید گفتار دارند، روش های AAC می تواند سودمند باشد. این ممکن است شامل استفاده از تختههای ارتباطی، دستگاههای الکترونیکی یا دستگاههای تولیدکننده گفتار برای پشتیبانی از ارتباطات و جبران آسیبهای زبان بیانی باشد.
-
نشانهها و راهبردهای زمینهای:
درمانگران ممکن است به افراد مبتلا به آفازی ترانس قشر مختلط یاد دهند که به نشانهها و راهبردهای زمینهای برای کمک به درک و تقویت تواناییهای زبانی بیانی تکیه کنند. این می تواند شامل استفاده از وسایل کمک بصری، حرکات، یا نشانه های نوشتاری برای تسهیل درک و ارتباط باشد.
-
تغییرات محیطی:
تنظیمات محیط ارتباطی می تواند برای افراد مبتلا به آفازی مختلط ترانس کورتیکال مفید باشد. ایجاد یک محیط آرام و حمایت کننده، استفاده از زبان واضح و مختصر، و ارائه زمان اضافی برای پردازش اطلاعات می تواند درک و ارتباط را افزایش دهد.
برنامه درمانی آفازی مختلط ترانس کورتیکال باید با در نظر گرفتن نیازها و توانایی های خاص فرد، فردی باشد. درمان همچنین ممکن است شامل حمایت و آموزش برای اعضای خانواده یا مراقبان برای تسهیل راهبردهای ارتباطی مؤثر در خانه باشد.
در نتیجه، آفازی ترانس قشری مختلط (ایزوله) شکل نادری از آفازی است که با نقص درک زبان و اختلال در تولید گفتار مشخص می شود. معمولاً در اثر ضایعات در نواحی آبخیز مغز ایجاد می شود. رویکردهای درمانی بر بهبود درک زبان، افزایش تواناییهای زبان بیانی و به حداکثر رساندن ارتباط عملکردی از طریق گفتار و زبان درمانی، روشهای ارتباطی تقویتی و جایگزین، نشانهها و استراتژیهای زمینهای و اصلاحات محیطی تمرکز دارند. در حالی که چالش های آفازی مختلط ترانس کورتیکال می تواند قابل توجه باشد، مداخلات درمانی مناسب می تواند به افراد کمک کند تا مهارت های زبانی و کیفیت کلی زندگی خود را بهبود بخشند.
لینک های مرتبط با ” انواع آفازی ” :
با ما همراه باشید :