از بی عاطفگی به سوی همدلی
مهارات همدلی ممکن است مختصر و کوتاه باشد و گفتن آن آسان، ولی طنین آن به راستی بی انتهاست
مادر ترزا
چه می شد اگر کلمات ” البته، به محض اینکه…” یا ” بله، درست بعد از … ” وجود نداشت؟. چه می شد اگر هیچ راهی نبود که به خواسته ات برسی؟. چه می شد اگر برای کمک به مردم کاری از دستت بر نمی آمد؟. حواست باشد اگر در استفاده از کلمات ” راهی وجود ندارد ” سماجت به خرج دهی، هم خودت کلافه می شوی هم طرف مقابل. تو در مورد رفع نیازهای او احساس ضعف میکنی. و طرف مقابلت هم احساس می کند نسبت به موقعیت دشوار او بی اعتنا هستی.
از حالا به بعد، بهتر است. حتی برای خبرهای بد هم از عبارات ” دلم می خواست ” یا ” امیدوارم ” استفاده کنی. عباراتی نظیر “کاری نمی شود کرد” یا “راهی وجود ندارد”. ، همه و همه فقدان احساس و همدلی را می رساند. و عبارات “دلم می خواهد” و “امیدوارم” ، همدلی را.
تو نمی توانی همیشه آنچه را مردم می خواهند به آنان بدهی. فقط می توانی به آنان توجه کنی. انتخاب تو در استفاده از عبارت های مهربانانه به جای عبارات کوتاه و بی ادبانه، حرف های مادر ترزا را به عبارتی دیگر بیان می کند. که طنین آن ابدی است.
به جای اینکه بگویی: “من نمی توانم مطلب تو را در بولتن خبری این ماه چاپ کنم، چون دیگر دیر است”. بگو: “ای کاش می توانستم این مطلب را در بولتن خبری این ماه چاپ کنم، ولی بولتن الان زیر چاپ است. و اگر دوست داشته باشی، می توانم آن را نگه دارم و مطمئن باش که ماه بعد چاپش میکنم.”
به جای اینکه بگویی: “هیچ راهی وجود ندارد که امروز کالای را تحویل بدهم . چون کالاهای ارسالی هنوز به دست ما نرسید. بگو: “دلم می خواست سفارش تو را تحویل بدهم. ولی کامیون ها در بندر معطل شده اند. به محض اینکه کالا رسید، به شما زنگ می زنم”.
فرض کن سعی داری برای تعطیلات کریسمس به شهر خودت برگردی. و به علت بوران شدید، فرودگاه ها بسته و پروازها لغو شده است. بعد کارمند خطوط هوایی فرودگاه میگوید: “ببین، تمام پروازها را لغو کرده اند. و هیچ کاری از دست من بر نمی آید. تو نمی توانی تا آخر امروز پرواز کنی.” یا “هیچ راهی نیست که در این هوای بد هواپیماها پرواز کنند، باید صبر کنی تا هوا خوب شود.”
این کلمات باعث می شود کفرت در بیاید. به نظرت میرسد کارمند فرودگاه نسبت به موقعیت دشوار تو بی اعتناست.
حالا فرض کن آن کارمند بگوید: “ای کاش می توانستم یک پرواز برایت جور کنم. می دانم دلت میخواهد برای تعطیلات کریسمس به شهرت بروی. کاری که از دستم بر می آید این است که به محض باز شدن پروازها، خبرت کنم.” یا “متأسفم که برف باعث شد پروازت لغو شود. می توانم یک کاری برایت بکنم. یک کوپن غذا به تو می دهم تا در مدتی که منتظری، شام مهمان ما باشی”.
عبارات “دلم می خواست و یک کاری می توانم بکنم” ، عباراتی کلیدی هستند و عبارات “نمی توانم کاری بکنم” و ” کاری از دستم بر نمی آید ” . عباراتی بن بستی .
“کاری نمی توانم بکنم” در برابر “یک کار می توانم بکنم”
بهتر است به جای لعنت فرستادن به تاریکی، یک شمع روشن کنی.
شعار انجمن کریستوفر
مادری میگفت بی صبرانه منتظر است تا خود را به خانه برساند و از عبارت “دلم می خواست” استفاده کند.او می گفت:
دیشب دخترم به سوی من دوید. دورم چرخید و اعلام کرد که در نمایشنامه ی مدرسه نقش اول را به او داده اند. او می گفت برای شب افتتاحیه ی نمایش حتما باید به آنجا بروم. سررسیدم را نگاه کردم و دیدم قرار است آخر آن هفته برای کنفرانس به سفر بروم و نمی توانم به دیدن نمایشنامه بروم. وقتی این موضوع را به دخترم گفتم، التماس کرد که برنامه ام را تغییر بدهم و من با اظهار تأسف توضیح دادم که به هیچ وجه نمی توانم سفرم را لغو کنم .
این مسافرت ها باعث شده است بسیاری از برنامه های دخترم را از دست بدهم. و این یکی ضربه ی نهایی را به او زد. او مرا متهم کرد که به کارم بیشتر اهمیت می دهم تا به او.
سعی کردم متقاعدش کنم که این طور نیست، اما به حرف هایم گوش نمی داد. الان حالا متوجه می شوم. چون من اصرار می کردم که کاری از دستم بر نمی آید. او احساس کرده آدمی بی احساس و انعطاف ناپذیرم. از آنجا که این مسأله برای او خیلی مهم بود. اگر من مصرانه میگفتم دلم می خواست می توانستم در ردیف اول بنشینم و درخشان او را ببینم، متوجه می شد که من با سهل انگار طفره نرفته ام.
متوجه شده ام که می توانم کاری کنم. امشب که با دختر میزنم، از او می خواهم اگر می شود یکی از دوستانش از فیلمبرداری کند تا وقتی برگشتم، آن را ببینم. آن موقع دونفری می توانیم روی مبل بنشینیم و او درباره ی ایفای نقشش برایم حرف بزند. به این ترتیب، دخترم به راستی متوجه می شود که دلم می خواهد موفقیت او را ارج بنهم .
لینک های مرتبط با ” از بی عاطفگی به همدلی “:
پاک کردن ذهن از مانع نمی توانی !
یادگیری کودک ـ توصیه آموزشی معلول ذهنی
تمرینات درکی پیشنهادی برای والدین