هماهنگی دو طرفه بدن در روند رشد کودک:
هماهنگی دو طرفه بدن کودک در روند رشد حائز اهمیت است.کودکان خردسال بطور طبيعی در حين بازی و جستجوی محيط از هر دو دست استفاده می کنند.،اين باعث می شود که حالات متنوعی از دستکاری اشياء و بررسی اسباب بازی ها در کودک رشد کند.
استفاده از هر دو دست در هنگام بازی ،بسيار مهم است. چون باعث رشد طبيعی دست برتر می گردد که غلبه طرفی ناميده می شود .
بيشتر مردم يک دست را بعنوان دست غالب بکار می برد که در مقايسه با دست ديگر سرعت ،قدرت و مهارت بيشتری دارد.
در سال اول زندگی کودک نوعی از حرکت را انجام می دهد که به آن جابه جا کردن گفته می شود. کودک در اين مهارت شیء يا اسباب بازی را از يک دست به دست ديگر می دهد و در طی اين کار به دقت به اسباب بازی نگاه می کند. در اين مرحله کودک دوست دارد اسباب بازی ها را تکان بدهد،بهم بزند و پرتاب بکند.
در خلال سال دوم ،کودک می تواند دو شیء مشابه يا همانند را بردارد و هر کدام در يک دست بگيرد و ان هارا همزمان به خط وسط بياورد.
در سالهائی که کودک تازه راه افتاده و تاتی تاتی می کند،با اسباب بازی هايي بازی می کند. که هر دو دست را در الگويي هماهنگ تری بکار می برد. مانند،بلند کردن و خالی کردن ظروف ،ساختن ساختمان با قطعات لگو و غيره.
کودکان نوپا درگير بازی های علت_معلولی می شوند. به طور مثال ،کودک کليد را فشار می دهد و يک عروسک تکان می خورد يا کليد می زند چراغ اسباب بازی روشن می شود. در اين فعاليت ها هر دو دست درگير می شود اما کار متفاوت انجام می دهند.يک دست فعال تر عمل ميکند و دست ديگر اسباب بازی را نگه می دارد ،يا به کار کودک کمک می کند.
بيشترين مشکل در فعاليت های دو طرفه وقتی است که در يک زمان دو دست درگير عملکرد های متفاوت می شوند.
بريدن اشکال با قيچی مثالی از اين نوع هماهنگی دو طرفه است. وقتی يک دست قيچی را نگه می دارد و حرکت می دهد. دست ديگر بايد کاغذ را نگه دارد. در جهات مناسب بچرخاند تا باعث شود اشکال با دقت بريده شود.
تعدادی از فعاليت های خود مراقبتی هم مثل لباس پوشيدن هم باعث حرکات متفاوت در دو دست می گردد.
در بيشتر فعاليت های دو دستی عملکرد اصلی توسط دست غالب انجام می شود و دست ديگرجنبه کمکی دارد.البته زمانی به نظر می رسد کودکی راست دست باشد. يا بلعکس زمانيکه کودک فعاليت جديدی را اغاز می کند.احتمال تغيير جهت دست به طرف مخالف يعنی چپ يا بلعکس ديده می شود که بسيار شايع می باشدودر اين موارد خانواده ها دچار ترديد و سردگمی می شوند.
در خلال بازی های اکتشافی پيش از دبستان تدريجا يک دست به عنوان اجرا کننده دائمی و ديگری بعنوان کمک کننده دائمی رشد می کند.
بعضی اوقات هماهنگ کردن هر دو دست در خلال بازی برای کودک بسيار سخت می باشد. اين مسئله می تواند علت مختلف داشته باشد.
-
ثبات ضعيف تنه:
-
احتمالا شايع ترين علت در کودکانی که در هماهنگی دو طرفه مشکل دارند. ثبات ضعيف تنه است.زمانی که کودک در عضلات تنه هايپوتونی و ضعف دارد،برای تعادل در حين نشستن نيازمند استفاده از يک دست می باشد. به همين دليل در حين کار و بازی فقط از يک دست استفاده خواهد کرد. و همين باعث می شود که نتواند هر دو دست را برای انجام يک کار يا بازی به خط وسط بياورد و آن هارا باهم هماهنگ کند.
در هنگام انجام يک فعاليت ،استفاده از هر دو دست در خط وسط برای رشد مهارت های دو طرفه دست بسيار حائز اهميت است. حتی اگر کودک برای حفظ بدنش نيازی به استفاده از دستش نداشته باشد،در صورتی که عضلات تنه ضعيف باشد،برای دراز کردم و گرفتن اشيا نخواهد کرد.
عدم ثبات و ضعف در تنه و در نتيجه عدم تعادل باعث می شود. کودک در گرفتن اشياء دستش را از خط وسط عبور ندهد. و به همين دليل توانايي کودک برای رشد غلبه طرفی را تحت تاثير قرار می دهد.
-
عدم رسش رشدی:
ممکن است ابتدا مجبور باشيم مهارت های رشدی به کودک بياموزيم. مثلا در کودکی که می خواهد قيچی کند. ابتدا بايد قيچی کردن را بياموزد. و توانايي انجام آن را از نظر رشدی داشته باشد. و بعد به طور مستقل و با استفاده از هر دو دست آن را انجام بدهد.
در سالهای نوپايي کودک ممکن است. بخاطر عدم رسش رشدی،يک دست را بعنوان دست غالب نشان ندهد. در جمعيت عمومی ،راست دست يآ چپ دست بودن نواسانات شديدی را نشان می دهد.همچنين نوسان زيادی در سن رشدی مربوط به غلبه طرفی در بچه های سندرم داون وجود دارد که ممکن است از 24 ماهگی تا 6_7ماهگی می باشد.
دربچه ها اين مسئله طبيعی است انها دستهايشان را در خلال فعاليت ها تغيير می دهند.بخصوص زمانی که يک مهارت جديد مثل رنگ کردن يا بريدن را ياد می گيرند. چپ دست بودن عيب نيست. فقط کودک نيازمند يک سری تطابقات جهت استفاده از بعضی ابزار ها مانند درباز کن، قيچی و غيره می باشد.
هماهنگی دو طرفه بدن کودک در روند رشد اهمیت زیادی در روند تشخیص و ارزیابی برای درمانگران خواهد داشت.