واکنش های متداول در میان والدین
والدین امکان دارد به طرق گوناگون از خود عکس العمل نشان دهند. که این عکس العمل ها با توجه به عوامل گوناگون و نوع شخصیت افراد با یکدیگر متفاوتند.
ولی یک دسته واکنش ها تقریبا بطور مشترک در میان اکثریت آنها دیده می شود که متداول ترین این واکنش ها عبارتند از:
- تمایل به طرد کودک
- اختلالات و اشکالات زناشویی والدین
- درگیری های با خود (درونی) در والدین
- واکنش های اضطرابی
- احساس گناه والدین
واکنش های اضطرابی در والدین
در موارد بسیاری والیدن ممکن است افرادی بسیار متکی به دیگران باشند. که احتیاج به حمایت عاطفی از اطرافیان را به دنبال دارد.
از آنجا که کودک عقب مانده ذهنی خود احتیاج به اتکاء زیاد و حمایت مستمر والدین دارد. چنین افرادی با داشتن کودک عقب مانده ذهنی دچار تضاد و درگیریهای بسیار می گردند. اطفاء نیاز عاطفی کودک عقب مانده ذهنی توسط والدینی که خود نیازمند حمایت می باشند. موجب درگیری و تضاد زیادی می گردد. که اغلب عدم توانایی والدین متکی به دیگران و ضعیف منجر به گرفتاریهای بسیار می گردد.
واکنشهای عاطفی پیچیده و واکنشهای ناسازگارانه شدید از جانب والدین آشکار می گردد. اینگونه والدین همواره این ترس را در ذهن دارند که کودک عقب مانده همیشه با آنها خواهد بود. هر چند ممکن است کودک پیشرفت خوبی داشته ، از لحاظ جسمی و روانی بلوغ خوبی از خود نشان دهد. اما والدین همواره صرفا محدودیت های کودک را مدنظر دارند.
این موضوع سبب می گردد که والدین کم کم از خود بپرسند که: «وقتی ما دیگر برای کمک به او وجود نداشته باشیم، چه اتفاقی خواهد افتاد؟».
چنین ترسی بطور مداوم در والدین وجود داشته و آنان را آزار می دهد. اینگونه ترسها معمولا وقتی کاهش می یابند که والدین اتکایی بدست آورده. متوجه امکان یادگیری تعلیمات حرفه ای برای کودک خود گردند. همینطور وقتی ببینند از طرف سازمانهای مسئول اجتماعی همواره به آنها کمک خواهد شد یا جامعه مددکاری آنان خواهد بود تا حدی تسکین پیدا می کنند.
لازم به یادآوری است که اگر چنین ترسی عمیق و دائمی بوده و ایجاد اضطراب نماید والدین می باید در فکر درمان برای اضطراب خود باشند.
والدین نه تنها نسبت به عقب ماندگی ذهنی واکنش عاطفی نشان می دهند بلکه نسبت به نگرش یا درک اجتماع و نوع واکنش اجتماع به عقب ماندگی ذهنی نیز واکنش عاطفی ابراز می دارند.
همان طور که قبلا اشاره رفت، اجتماع دارای نگرش های نسبتا یکنواخت و پیش داوری هایی نسبت به عقب ماندگی می باشد. بدون شک والدین به عنوان عضوی از اجتماع متأثر از چنین نگرش هایی است.
در تحقیق انجام شده توسط نگارنده 90% از پدران کودکان عقب مانده ی ذهنی اظهار داشتند که نوع تماس و برخورد کودکان عادی ، همسایگان ، دوستان و افراد فامیل با کودک عقب مانده ذهنی آنها، آنان را به شدت می آزارد.
ضمنا 52% از پدران سعی در پنهان نمودن کودک عقب مانده خود از چشم دیگران داشتند. که البته این نحوه عمل در گروه بیسواد و کم سواد بیشتر به چشم می خورد.
«وین گلد» و «هارموث» درباره اینکه وجود عقب مانده ذهنی باعث تشدید مشکلات شخصیتی کلیه اعضا آن فامیل می شود بطور روشنی بحث می کنند. چنین نگرشی از طرف والدین تا حدودی معلول واکنشی است به این واقعیت که فرزند آنها اغلب از طرف گروههای مختلف طرد می گردد.
خواه واقعی باشد و خواه غیر واقعی، اغلب والدین را به کناره گیری از تماس های عادی اجتماع شان وادار می سازد.
خانواده بی اختیار گوشه گیر می شود. و به دلیل افزایش این طرد اجتماعی و گوشه گیری، والدین تمایل به تمرکز دائمی و بیش از حد بر فعالیت های کودک می کنند.
این افزایش توجه و تمرکز به ناتوانی های کودک موجب بروز اختلالات شخصیتی بیشتر والدین و خود کودک می شود.
«هار موث» خاطر نشان می سازد که نتیجه نهایی این افزایش توجه در احساس شرمساری و گناه والدین آشکار می گردد که باعث بوجود امدن احساس تمایل به طرد کردن یا حمایت بیش از حد می گردد.
درگیری با خود (درونی) در والدین :
هر پدر یا مادر سعی دارد که مقدار زیادی از خصوصیات خویش را در فرزندانش متجلی ببیند. او واقعا سعی می کند فرزندش را کوچک شده خودش تلقی کند. بنابراین بسیاری از احساس ها و نیازهایش را بروی کودک منتقل می نماید.
در بسیاری مواقع دیده بوده که والدین آنچنان به فرزندانشان وابسته و متکی شده اند که آنها را وجود جداگانه ای بحساب نمی آورند.
بدین ترتیب وقتی کودک عمل مثبتی انجام می دهد بسیار مغرور می شوند. و وقتی عمل غلطی مرتکب می شود بسیار عصبانی می گردند. چون آن را اشتباهی از جانب خود می پندارند. و این به این دلیل است که خود را در کودک می بینند و خود را مسئول عمل غلط بچه می انگارند. مشکلات چنین والدینی هیچ ربطی به کودک ندارد.
والدین تصویری را که از خود دارند به کودک منتقل می کنند.
بنابراین اگر کوچکترین تغییر، ناتوانی، نارسایی و عقب ماندگی در کودک دیده شود. اینگونه والدین آن را نقص یا اشکالی در خود پنداشته، در نتیجه به غرور آنها که همان عشق به خود یا خود شیفتگی آنان است لطمه وارد می شود. لذا وقتی فرزند چنین والدینی به عنوان عقب مانده ذهنی تشخیص داده می شود، احساس می کنند که این توصیف خود آنها نیز می باشد.
لینک های مرتبط با واکنش های اضطرابی والدین دارای کودک معلول ذهنی :
مشکالات زناشویی والدین با کودک معلول
با ما در ارتباط باشید :