ساختار مغز فرد نارساخوان
یافته های حاصل از مطالعات تصویربرداری مغز،شواهد قطعی از وجود پایه های زیستی در مغز برای رشد نارسا خوان را فراهم میکند. اندازه لوب تمپورال چپ در کیس های بزرگسال نارساخوان به میزان چشمگیری کاهش یافته .که علت عمده آن کاهش محتوای ماده خاکستری مغز آنها است. با توجه به تصاویر عملکردی، الگو های مشخصی از بد عملکردی مغز درافراد نارساخوان به وضوح دیده شده است. زمانی که تحلیل های واجی هدف مطالعه بود در نواحی زبانی مغز شامل بروکا و ورنیکه عملکردی غیرطبیعی یافت شد. این نواحی برای تحلیل های واجی و تغییرات، بسیار اختصاصی شدهاند. گاهی شواهدی از مشاهده عدم ارتباط بین نواحی خلفی زبان(درکی) و نواحی قدامی(حرکتی) مربوط به برون ده گفتاری دیده می شود. گاهی عدم تناسب هایی کشف می شود. فعالیت کاهش یافته در نواحی خلفی زبان در مغز، بیش فعالیتی عجیب در قسمتهای واقع در قدام مغز.
ثابت شده است که قوس آنگولار، بخش حساس مغز، ارتباطی ویژه با زبان نوشتاری دارد که در افراد نارساخوان دچار کم کاری است. نتیجه معمول همه مطالعات واجی این است که پردازش واجی مثل تقطیع و ترکیب در مغز یک فعالیت موفق به شیوه ای کاملاً نرمال و با راندمان بهینه نبوده است. مشکل نارساخوانی به وضوح در نارساخوان هایی که مشکل آنها جبران شده و توانستهاند به سطوح آموزشی بالاتر دست پیدا کنند به وضوح باقی می ماند. زمانی که بازشناسی کلمات مورد بررسی قرار گرفته است، بخش های بیشتر دیگری در مغز عملکرد پایینی را نشان دادهاند. این موارد شامل ناحیه ۳۷ برادمن به سمت پشت شکنج گیجگاهی تحتانی چپ است که نقش مهمی در انتخاب نام کلمات و مفاهیم ایفا می کند برای مثال برای رسیدن به خزانه واژگان شخصی ما.
شخص نارساخوان ممکن است با مشکلات کلی در بازشناسی کلمات، وضع نامساعد تری پیدا کند. یافتههایMEG نشان می دهد که در تست بازشناسی کلمات خوانندگان نارساخوان اطلاعات مرتبط ممکن است در ابتدا به جای نیمکره چپ مغز به صورت موازی به سمت راست هدایت شوند. این اتفاق طی چند میلی ثانیه پس از نمایش کلمه پرینت شده(نوشتاری) رخ می دهد. این اطلاعات ممکن است در پایان به نواحی زبانی نیمکره چپ برسند. اما احتمالاً به وسیله یک چرخه دایره ای آشفته و بینظم رخ می دهد. در پایان تصویربرداری مغزی کودکان قبل و بعد از یک دوره درمان فشرده نشان داده شد. که ظاهراً تغییر در عملکرد مغز به سمت طبیعی شدن در درجات قابل توجهی رخ میدهد که می بایست دنبال شود.
چه چیزهایی می تواند علت تغییرات مغزی در افراد نارساخوان باشد؟
پاسخ این سوال ساده نیست، به ویژه که عملکرد مغزی را به صورت گسترده درگیر میکند. ادعاهای مخالف نسبت به ژنتیک که به عنوان یک عامل موثر در نارساخوانی رشدی شناخته میشود وجود دارد. مشکلات ممکن است از زمان تولد ایجاد شده باشند.یا به عبارت دقیق تر در دوره رشد جنینی حین شکلگیری و سازماندهی مغز ایجاد شود. البته ممکن است این همه جواب سوال نباشد. مغز پس از تولد به خوبی به رشد خود طی دوران کودکی ادامه می دهد. و بعضی معتقدند که این رشد تا جوانی ادامه می یابد. همچنین رشد مغز به خوبی با محیط سازگار می شود. ارتباطاتی که فعالیت مناسبی دارند تقویت می شوند و ظرفیت شان بالا می رود .در حالی که دیگر ارتباطات خاموش و متروک میشوند.
زمانی که کودک درگیر زبان میشود ،مثل بیان کردن، بیتردید روی سیستم زبانی مغز به میزان قابل توجهی تاثیر می گذارد. همچنین تروما های کوچک، عفونت ها و گروه هایی از عفونت های مضر می توانند .در رشد مغز در دوران پس از تولد اغتشاش ایجاد کنند. بنابراین تاثیرات ژنتیک و محیط(شامل رشد اجتماعی و دروندادهای آموزشی) ممکن است با درجات مختلف در شکلگیری مغز فرد نارساخوان نقش داشته باشد. در اینجا ممکن است ما به مشکلات بزرگتری برسیم. به عنوان مثال وجود بد عملکردی مغز ممکن است بعضی افراد را از سایرین متفاوت کند.
به نظر می رسد در بسیاری از کودکان دچار نارساخوانی، مخچه عملکردی غیر طبیعی نشان میدهد.همه اینها در ایجاد نارساخوانی نقش دارند. پس ما چگونه می توانیم برای درک علت نارساخوانی بین رویکردهای مختلف تطابق ایجاد کنیم؟ البته ممکن است علل متعددی برای نارساخوانی وجود داشته باشد که هر کدام سهمی در ایجاد مشکل نارساخوانی دارند و فقط امکان دارد الگوهایی از بد عملکردی در مغز افراد نارساخوان مشاهده شود که می تواند نشان دهنده مسیرهای پایانی باشند که از تاثیرات متنوعی مشتق شدهاند.
مفاهیم
به نظر میرسد این مجموعه از شواهد بوده و نشانگر ایجاد اغتشاش در روند بهبودی پردازش های مغزی افراد نارساخوان می باشند. این عامل موثر و مهمی است، زیرا بد عملکردی نواحی مغزی را مشخص میکند در جایی که انتظار میرود یک فرد آنها را نشان دهد- در نواحی شناخته شده مغز که به طور معمول درگیر زبان و به ویژه پردازشهای واجی هستند.
در تستهای بازشناسی کلمه ناحیه ۳۷ برادمن مهمترین بخش است- بخشی از مغز که در بازیابی اسم کلمات و مفاهیم درگیر است. به نظر می رسد چنین بد عملکردی هایی از سنین پایین، حداقل از زمان یادگیری خواندن، خود را نشان میدهند. این محکم کاری ها برای شناسایی کودکان آسیب پذیر در نزدیک ترین زمان ممکن و به کارگیری یک درمان مناسب حائز اهمیت است. بنابراین به نظر میرسد ما از طریق شواهد قوی و کاملی از بد عملکردی مغز به این عقیده رسیدهایم که نارساخوانی رشدی یک ماهیت معتبر با پایه از عملکرد غیر طبیعی مغز است و نه مسئله ای ناشی از درک نادرست مشکلات در جمعیت کلاس های میانی.
بیشتر مطالعاتی که مورد بحث قرار گرفت در دهه گذشته انجام شده بودند.این مطالعات پیشگام محسوب می شوند. چرا که برای توسعه مرزهای دانش، اکتشافاتی با استفاده از تکنولوژیهای جدید انجام دادهاند. بسیاری از مطالعات، حداقل به دلیل تصویربرداری های مغزی بسیار گرانقیمت شان تعداد آزمودنی های کمی داشتند. بسیاری از یافته ها، قبل از آنکه ما بتوانیم کل آنها را بپذیریم نیاز به تکرار دارند. علاوه بر این هنوز اختلافاتی میان مطالعات بر سر جزئیات آنها وجود دارد .که به احتمال زیاد به جزئیات تجارب به کار گرفته شده بستگی دارد.همچنین ممکن است بخشی از آن به انتخاب آزمودنی های مبتلا به نارساخوانی که آزمایش شدهاند بازگردد. برای مثال ممکن است رده های مختلف از نارساخوانی وجود داشته باشد یا عملکرد مغزی افراد با عنوان نارساخوان بالغ تفاوت داشته باشد.
معرفی متخصص مغز و اعصاب(نورولوژیست) در گرگان
سکته مغزی و گفتاردرمانی در گرگان
اینستاگرام کلینیک یاشا ـ خدمات گفتاردرمانی ـکاردرمانی ـ روانشناسی در گرگان